fiction vkook

ساخت وبلاگ
پس چرا نظر نميديد بابا؟

ينى ديگه نزارم؟

fiction vkook...
ما را در سایت fiction vkook دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btsismylove بازدید : 145 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 21:38

داشت مى رفت که دستش رو گرفتم وگفتم: اينجا غير از اتاق پسر صاحب خونه همه ى اتاقا تخت دو نفره داره؟ بدون اينکه حرفى بزنه سرشو تکون داد و قبل از اينکه از اتاق بره بيرون گفت: راستى اينجا هميشه آخر هفته ها fiction vkook...
ما را در سایت fiction vkook دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btsismylove بازدید : 151 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 21:38

با صداى يه نفر از خواب پريدم . v بود. بيدار شدم فهميدم که داشتم کابوس ميديدم. با نگرانى نگام کرد و گفت: حالت خوبه؟  نگاهى سردى بهش کردم و گفتم:  آره . به دور و برم نگا کردم کنارم بهم ريخته بود . معلوم بود که v کنارم خوابيده بوده .ولى تا جايى که من مى دونم مهمونياشون تا صب طول ميکشه . به v نگاه کردم. زل زده بود بهم. يهو به خودش اومد گفت:بيا بريم بقيه رو بهت معرفى کنم. 

fiction vkook...
ما را در سایت fiction vkook دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btsismylove بازدید : 215 تاريخ : يکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت: 21:38